دیکشنری
داستان آبیدیک
infantry's armor
فارسی
1
گیم، اینترنت و گجت
::
زره پیادهنظام
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INFANTILE
INFANTILE PARALYSIS
INFANTILISATION
INFANTILISM
INFANTILISM OF THOUG
INFANTILIZING
INFANTINE
INFANTRY
INFANTRY COLONEL
INFANTRY ENHANCEMENT
INFANTRY HP I
INFANTRY MAN
INFANTRY MELEE CRITICAL DAMAGE
INFANTRY MELEE CRITICAL RATE +0%
INFANTRY RECRUITMENT 1
INFANTRY'S ARMOR
INFANTRY'S SHIELD
INFANTRY'S SPEAR
INFANTRY'S SWORD
INFARA
INFARCT
INFARCTION
INFARE
INFATUATE
INFATUATED WITH
INFATUATION
INFATUTE
INFEASIBLE
INFEASIBLE SOLUTION REPAIRING PROCEDURE
INFEASIBLE VECTOR
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید